دلایل باطل بودن جبر - توضیحات
وَیْحَکَ، لَعَلَّکَ ظَنَنْتَ قَضَاءً لَازِماً وَ قَدَراً حَاتِماً! لَوْ کَانَ ذَلِکَ کَذَلِکَ لَبَطَلَ الثَّوَابُ وَ الْعِقَابُ وَ سَقَطَ الْوَعْدُ وَ الْوَعِیدُ. إِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ أَمَرَ عِبَادَهُ تَخْیِیراً وَ نَهَاهُمْ تَحْذِیراً، وَ کَلَّفَ یَسِیراً وَ لَمْ یُکَلِّفْ عَسِیراً، وَ أَعْطَى عَلَى الْقَلِیلِ کَثِیراً، وَ لَمْ یُعْصَ مَغْلُوباً وَ لَمْ یُطَعْ مُکْرِهاً، وَ لَمْ یُرْسِلِ الْأَنْبِیَاءَ لَعِباً وَ لَمْ یُنْزِلِ الْکُتُبَ لِلْعِبَادِ عَبَثاً، وَ لَا خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ وَ مَا بَیْنَهُمَا بَاطِلًا؛ "ذلِکَ ظَنُّ الَّذِینَ کَفَرُوا فَوَیْلٌ لِلَّذِینَ کَفَرُوا مِنَ النَّارِ".
این بخشى از یک کلام طولانى امام(علیه السلام) است که به سؤال کننده شامى هنگامى که پرسید: آیا رفتن ما به شام به قضا و قدر الهى بود؟ بیان فرمود:
واى بر تو شاید گمان کردى منظورم قضاى لازم و قدر حتمى است (و مردم در کارهایشان مجبورند و اختیارى از خود ندارند.) اگر چنین بود، ثواب و عقاب الهى به یقین باطل مى شد و وعده و وعید ساقط مى گشت. خداوند سبحان، بندگانش را امر کرده، و آنها را اختیار بخشیده، و نهى کرده و برحذر داشته، تکالیف آسانى بر دوش آنان نهاده و هرگز تکلیف سنگینى (به کسى) نکرده. در برابرِ (اطاعت اندک) پاداش کثیرى قرار داده، و هرگز کسى از روى اجبار، او را معصیت نکرده، و از روى اکراه اطاعت ننموده است، خدا پیامبران را بیهوده نفرستاده و کتب آسمانى را براى بندگانش عبث نازل نکرده، و آسمان ها و زمین و آنچه در میان آنهاست باطل و بى هدف نیافریده است. این گمان کافران است. واى بر کافران از آتش دوزخ
دیدگاهها
هیچ نظری هنوز ثبت نشده است.